رسانههای طرفدار دولت آیت الله رئیسی، کاهش درآمدهای نفتی در لایحه بودجه را یک برد بزرگ میدانند. اما در این شرایط اقتصادی، چرا کاهش درآمد نفتی افتخار است؟
اگر میکروفون آهن وان را رو به روی یکی از طرفداران این دولت بگذاریم، آنها با غرور میگویند: دولت توانسته تا کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی را محقق کند. اما اگر از ایشان بپرسیم به چه قیمتی، جواب مشخصی ندارند. آنها بار هزینههای سنگین دولت عریض و طویل را روی دوش مردم میگذارند بیآنکه پاسخگو باشند.
اما استدلالهای مخالفین کاهش درآمدهای نفتی چیست؟ آنها جوابهای جالبی دارند که در ادامه میخوانیم.
در ابتدا باید گفت که کشور ما حتی در سالهای نبود تحریم، نتوانست وابستگی خود به درآمدهای نفتی را کاهش دهد. وضعیت ما در دوران تحریم نمیتواند بهتر از آن روزها باشد، امروز و پس از 6 تا 7 سال و پرداخت هزینه زمان، همچنان درگیر بازپس گرفتن 7 میلیارد دلار بدهی خود هستیم که بخشی از ارزش خود را از دست داده است.
پس از آن باید به این مساله توجه کنیم که درآمدهای نفتی جناب آقای رئیس جمهور کاهش پیدا نکرده و تنها واقع بینانه شده است. در واقع این اتفاق یک اتفاق خودخواسته نیست که نقش نفت را در بودجه کم رنگ کنند. به یک سال گذشته نگاه میکنیم، زمانی که در بودجه سال 1402 مقدار فروش نفت را 1.4 میلیون بشکه به قیمت 85 در نظر گرفتیم.
رئیس سازمان برنامه و بودجه در انتهای برج 7 سال 1402 اعلام کرد که تنها 06 درصد از درآمد متصور، محقق شده است. مقدار محقق شده نیز با قیمت بسیار کمتر فروخته شده و با برآورد بودجه فاصله قابل توجهی دارد. در نتیجه اتفاق رقم خورده در بودجه 1403 نتیجه معجزه اقتصادی نبوده و به شکل مشخصی از روزهای تاریکتر خبر میدهد.
سوالی که در انتهای این خبر باقی میماند، این است که چرا مردم باید هزینه درگیری با تمام دنیا را پرداخت کنند؟